مصاحبه با بهناز نامدار زاده

رتبه ۱ کنکور


 

ضمن تبریک به شما در ابتدا لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از کدام شهر هستید. رتبه کنکور و درصدهای خود در دروس مختلف را بیان کنید.

بهناز نامدارزاده هستم. از تهران.
رتبه ۱
درصدها:
زبان ۷۳/۳۳
روانشناسی شناختی ۷۳/۳۳
آمار و روش تحقیق ۶۰
اعصاب ۵۲/۷۸
اصول علوم شناختی ۷۳/۳۳

 



چطور با رشته علوم شناختی آشنا شدید؟

از شبکه های اجتماعی و بعد شروع کردم به مطالعه بیشتر و تصمیم گرفتم به صورت جدی دنبالش کنم.

 



از چه روش و تکنیک‌هایی برای مطالعه استفاده کردید؟

مطالعه جدی و با برنامه ریزی از مهر شروع شد. ولی قبل از اون یک بار کتاب های استرنبرگ و فردنبرگ و حاتمی رو خونده بودم تا با کلیت مباحث آشنا بشم.
دوباره خوندمشون و از اواسط خواندن مجدد، شروع کردم نکته برداری کردن که کار زمان بری بود. ولی کار درستی بود. استرنبرگ و فردنبرگ و حاتمی و تاگارد رو نکته برداری کردم و توی برگه هایی به ترتیب الفبایی نوشتم. در نتیجه هرآنچه که در هر ۴ کتاب در مورد یک موضوع مشخص آمده بود، در یک جا بود. به عنوان مثال مطالب مربوط به حافظه کاری رو یک جا داشتم و وقتی تست می زدم و می خواستم مبحث مربوط به حافظه کاری رو مرور کنم، کافی بود به برگه های مربوط به حافظه کاری که نوشته بودم مراجعه کنم. عمده زمانم به مطالعه همین برگه ها گذشت. ولی تقریبا ۱ ماه و نیم به کنکور مانده بود، دوباره متن کتاب استرنبرگ و فردنبرگ رو مطالعه سریع کردم. این هم خیلی خوب بود.
روش تحقیق رو از ابتدای اسفند شروع کردم و کتاب مدرسان شریف رو خوندم.
دوره آمار مهندسی فرادرس رو گرفتم و تست می زدم. برای آمار در طول روز خیلی زمان نمی ذاشتم ولی از همان اول مهر شروعش کردم و با صرف زمان کم در هر هفته، تمرین می کردم و تست می زدم.
برای زبان ۳ جلد جهانشاهی رو داشتم. و تست می زدم و لغات رو می خوندم.
علوم اعصاب از درس هایی بود که من نمی دونستم باید باهاش چی کار کنم. از یه طرف بسیار شیرین بود و از طرفی من در حد صفر بودم. پس من از نورون چیست شروع کردم و برای آشنایی با مباحث اولیه و ابتدایی ویدیوهای یوتوب رو میدیدم. بعدش رفتم سراغ گایتون و هر مبحثی رو که از اون می خوندم، قسمت مرتبط بهش در جزوه رانویه رو هم می خوندم. مشکلی که در علوم اعصاب داشتم این بود که حفظ کردن اسم ها برام سخت بود. حتی با این وجود که از ابزارهای یادیاری که تو کتاب استرنبرگ اشاره شده بود هم استفاده می کردم. به همین دلیل و چون ضریبش نصف درس های دیگه بود، ۲ ماه مانده کنکور، ساعات مطالعه اعصاب رو کم کردم.
همه درس ها را هم زمان با هم پیش می بردم و در هر هفته، کاملا مشخص بود که چه قدر زمان باید برای هر کدوم بذارم. سعی می کردم طبق برنامه ریزیم پیش برم. اما پیش می آمد که انجام نشه . هر هفته که عملکردم با برنامه ریزی انجام شده تفاوت فاحش داشت، بررسی می کردم چه عواملی باعث شده که نتونم مطابق با برنامه ریزی پیش برم و اقدام می کردم که اون موانع رو برطرف کنم. مثلا یکی از مواردی که تکرار می شد، این بود که وقتی چند هفته با یک نوع برنامه ریزی می رفتم جلو، خسته می شدم و باید مدل برنامه رو عوض می کردم.

 



اگر دوباره کنکور بدهید چه اشتباهاتی را تکرار نمی‌کنید؟

فکر میکنم همین روند را دوباره تکرار می کردم. و این بار خیلی مطمئن تر و ثابت قدم تر.

 



مطالعه دروس را کی به پایان رساندید؟ آیا همه دروس را تمام کردید؟

بله. چون برنامه ریزی من برای کنکور اواخر اردیبهشت بود، فروردین همه درس ها را تمام کرده بودم.

 



قصد دارید پس از پایان دوره ارشد وارد چه حوزه ای شوید؟

حوزه هایی که علاقه مند هستم توجه، هشیاری و آگاهی هستند.

 



به طور کلی چه توصیه‌هایی در خصوص نحوه مطالعه داوطلبان و آمادگی برای کنکور کارشناسی ارشد دارید؟

مصاحبه های بچه های سال های قبل را فقط در حد ایده گرفتن بخوانید. دانش، مهارت، ویژگی های شخصیتی، سبک مطالعه، امکانات،‌ زمان، و خیلی فاکتورهای دیگر در مورد هر شخص متفاوت است. وقتی تصمیم گرفتید که در کنکور شرکت کنید، مشخص کنید چه منابعی دارید (زمان، دانش و ..) و با این منابع می خواهید چه نتیجه ای بگیرید. در این صورت، برنامه ریزی هدفمندی خواهید داشت و بدون نگرانی از مسیری که در آن حرکت می کنید، لذت می برید.
برای برنامه ریزی هدفمند داشتن، بهترین گزینه می تواند استفاده از مشاوره های رانویه باشد. استفاده از مشاوری که قبلا مسیری که شما طی می کنید را سپری کرده، حتما و حتما می تواند به شما فراغ خاطر بدهد تا بدون نگرانی فقط روی درس خواندن متمرکز باشید.
شرکت در کلاس های رانویه هم یکی از گزینه هایی است که بهره وری شما را به شدت بالا می برد. خواندن کتاب ها به خصوص اگر آشنایی کمی با مباحث آن ها دارید، زمان بر است. با شرکت در کلاس ها، در زمان کم تر به مفاهیم و چارچوب های اصلی مسلط می شوید. در کلاس ها به نکات ریزی که ممکن است به صورت خودخوان به آن ها توجه نکنید، اشاره می شود.

 



از خانم نامدارزازه با توجه به درصدهای بسیار خوبشون در درس مباني علوم شناختي خواستیم توضیحات بیشتری در زمینه روش‌های مطالعه‌شون بدن، که در زیر توصیه‌های ارزشمند ایشون اومده:

برای علوم شناختی همون طور که توضیح دادم هر سه کتاب رو نکته برداری کرده بودم. کتاب ها رو همزمان می خوندم. همزمانی خواندشون باعث میشد که اگر یک موضوعی برام خوب جا نیفتاده، با خواندن اون مبحث در یک کتاب دیگه برام جا بیفته. این درس، نیاز داره که یه سری مفاهیم اولیه رو خوب متوجه بشیم مثل بازنمایی ها، یا رویکردهای صعودی و نزولی . این ها زیربنا هستند. این ها رو که خوب متوجه شدید،‌ میرید سراغ دیوارکشی و بقیه ریزکاری ها.

 



شما از كداميك از خدمات رانويه استفاده كرديد و چقدر تونسته كمكتون كنه و چقدر به بقيه پيشنهاد ميديد كه استفاده كنند:

قبل از این که تصمیم بگیرم در کنکور علوم شناختی شرکت کنم و در سایت های مختلف جستجو می کردم، با رانویه آشنا شدم. از آنجایی که این گروه به طور تخصصی در حوزه علوم شناختی فعالیت می کنند، بهترین گزینه برای داوطلبان کنکور هستند. توی هیچ سایتی نمی تونید لیست منابع کنکور رو به درستی منابعی که رانویه معرفی می کنه، پیدا کنید. الان هم فعالیتشان را گسترش دادند و دوره هایی برای افراد علاقه مند به مباحث شناختی ترتیب می دهند.

از بین خدمات رانویه از جزوه اعصاب رانویه استفاده کردم. و کلاس نکته و تست روش تحقیق را ابتدای فروردین تهیه کردم که بسیار به من کمک کرد. ( روش تحقیق به ذاته مبحث شیرینی است ولی وقتی پای سوالات کنکور در میان باشد، کمی گیج کننده می شود. در این دوره، مباحث خیلی جامع و کامل ارائه شد و به من کمک کرد کتاب رو راحت تر بخوانم. استاد دوره طوری تدریس می کردند که عملا با گوش دادن به وویس کلاس، همه چیز را حفظ می شدید. امیدوارم سال بعد هم از ایشون دعوت بشه برای تدریس)
من آزمون های آزمایشی رانویه را هم شرکت می کردم و رتبه ام معمولا ۳ می شد. این آزمون ها از دو جهت برای من مفید بود. اول این که من ابتدا متوجه شدم که جواب های غلط زیادی دارم. در واقع تمام سوالاتی که بین دو گزینه شک داشتم را می زدم. بنابراین سعی کردم به مرور این عادت <همه سوال ها را جواب دادن> را ترک کنم. و این باعث شد در کنکور اصلی، در صورتی که بین دو گزینه شک داشتم، حتی اگر مقدار شک ۷۰ به ۳۰ بود، سوال را بدون جواب بگذارم. با توجه به رتبه ام، احتمالا این تکنیک جواب داده.
همچنین من در کنکور اصلی، خیلی راحت و بدون استرس بودم و این را مدیون آزمون های آزمایشی رانویه هستم.